آثار دعا برای فرج امام زمان علیه السلام

مشخصات کتاب

سرشناسه: هاشمی نژاد، حسین ، - 1338

عنوان و نام پدیدآور: آثار دعا برای فرج امام زمان (عج )/ تالیف حسین هاشمی نژاد

وضعیت ویراست: [ویرایش]2

مشخصات نشر: تهران : نشر سبحان ، 1379.

مشخصات ظاهری: ص 79

شابک: 964-5978-26-2 4000ریال ؛ 964-5978-26-2 4000ریال ؛ 964-5978-26-2 4000ریال ؛ 964-5978-26-2 4000ریال

وضعیت فهرست نویسی: فهرستنویسی قبلی

یادداشت: چاپ چهارم : پائیز 1381؛ 4000 ریال

یادداشت: کتابنامه به صورت زیرنویس

موضوع: مهدویت

موضوع: محمدبن حسن (عج )، امام دوازدهم ، ق 256

رده بندی کنگره: BP224 /ه2آ2 1379

رده بندی دیویی: 297/462

شماره کتابشناسی ملی: م 79-11462

سوگند

سوگند

به خداوندی خدا سوگند

به نبی ختم انبیا سوگند

به کمالات اولیا سوگند

به گل روی مرتضی سوگند

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به بهشت جمال نیکویت

به سیاهی تار گیسویت

به نگاه دو چشم مینویت

به کمانخانه دو ابرویت

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به مقام ولای تو سوگند

به صفیر صدای تو سوگند

[صفحه 12]

به صفای دعای تو سوگند

به گل اشکهای تو سوگند

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به قد و قامت دل آرایت

به دو دست چو شاخ طوبایت

به فراخی صدر زیبایت

به غبار کف قدمهایت

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به خم گیسوی نکو شامت

به شکوه و نشاط ایامت

به همه عاشقان بی نامت

به همه بستگان در دامت

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به شکسته دلان منتظرت

به دل افسردگان خون جگرت

به همه راهیان در بدرت

به گدایان بینوای درت

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به مقامات حضرت زهرا

به شکوه و جلالت زهرا

به حیا و به عصمت زهرا

به کبودی صورت زهرا

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به حسین و علی اکبر او

به حسین و علی اصغر او

به حسین و دو دیده تر او

به

حسین به و خشک حنجر او

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به تن و جان خسته زینب

به دل خون نشسته زینب

به دو بازوی بسته زینب

به جبین شکسته زینب

[صفحه 13]

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به دل داغدیده عباس

به سرشک چکیده عباس

به دو دست بریده عباس

به تن خون تپیده عباس

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به رقیه و چشم خونبارش

به رقیه و ناله زارش

به رقیه و جسم بیمارش

به رقیه و شام دیدارش

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

به شئونات آدمی سوگند

به عنایات فاطمی سوگند

به تو جانان عالمی سوگند

به همه هست هاشمی سوگند

دوست دارم تو را، بیا مهدی

ز کرم گیر دست ما، مهدی

[صفحه 15]

مقدمه چاپ سوم

مقدمه چاپ سوم

باسمه تعالی

شکر و سپاس فزون می گوییم حق تعالی را که نعمت ولایت ائمه معصومین علیهم السلام را به ما ارزانی داشت و ما را از متمسکین و متوسلین به ذیل عنایتشان قرار داد. از آنجا که چاپ اول و دوم کتاب آثار دعا برای فرج امام زمان (ع) (کتاب حاضر) مورد توجه و استقبال شیعیان و دوستداران آقا امام زمان (عج) قرار گرفت و کمیاب شد، اکنون بنا به درخواست جمعی از شیفتگان حضرتش چاپ سوم آن با ویرایش و پیرایش جدید و اصلاحات و اضافات تقدیم می شود. امید است خوانندگان گرامی این کتاب را پس از مطالعه در اختیار محبان آن حضرت قرار دهند تا دیگران هم به یکی از وظایف خود در زمان غیبت نسبت به امام زمان علیه السلام آشنا گردند. تا یار که را خواهد و میلش به که

باشد. تهران، 16 محرم الحرام 1421 ه ق سید حسین هاشمی نژاد

[صفحه 17]

پیشگفتار

پیشگفتار

الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدانا الله، و الصلوه و السلام علی من دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی اشرف الانبیاء و خاتم السفراء و المرسلین محمد و اهل بیته الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین الامام المنتظر الحجه الثانی عشر حجه بن الحسن العسکری ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء. در یکی از روزهای ماه جمادی الاولی سال 1418 ه ق در کتابخانه خود نشسته و مشغول مطالعه درباره امام زمان علیه السلام بودم که ناگهان به ذهنم خطور کرد چند سطری راجع به حضرت ولی عصر (عج) بنویسم و آن را تا نیمه شعبان 1418 ه ق که میلاد نور است، در اختیار شیفتگان و دلباختگان حضرتش قرار دهم. پس قلم به دست گرفتم و با استعانت از پیشگاه قدسی اش و

[صفحه 18]

به عنایت آن بزرگوار، موفق شدم کتاب حاضر را تقدیم عاشقان حضرتش کنم و به این ترتیب گامی کوچک در راه ولی نعمتم و مولایم بردارم. در نوشتن بنا را بر اختصار نهادم، چون معمولا کتابهای قطور خوانندگان کمتری دارد و کتابهای کوچک و مختصر علاقه مندان بیشتری را به خود جذب می کند. موضوع کتاب درباره یکی از وظایف مهم شیعیان در زمان غیبت است که همانا دعا کردن برای فرج حضرتش می باشد. آثار فرج آن بزرگوار در عالم پدیدار شده و یکی از مقدمات ظهور حضرتش طبق روایات شریفه تحقق انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه است که ان شاء الله

این تحول عظیم به ظهور حضرتش منتهی گردد و چشمان مشتاقان منتظرش به جمال نورانیش روشن گردد. امید است این خدمت ناچیز مقبول درگاه ملکوتیش قرار گیرد و این عرض ادب را با لطف بی پایانش بپذیرد. یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعه مزجاه و اوف لنا الکیل و تصدق علینا.

غرض نقشی است کز ما باز ماند

که دنیا را نمی بینم بقایی

مگر صاحبدلی روزی ز احسان

کند در حق مسکینان دعایی

تهران، 7 رجب المرجب 1418 ه ق سید حسین هاشمی نژاد

[صفحه 19]

میلاد نور

میلاد نور

در غروب شامگاه نیمه شعبان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به عمه اش حکیمه خاتون فرمود: امشب نزدم افطار کن، که باری تعالی تو را شاد می گرداند به دیدار حجت خویش که حجت بر حق در روی زمین خواهد بود. حکیمه خاتون گفت: مادرش کیست؟ حضرت فرمود: نرجس. سپس حکیمه خاتون عرض کرد: سوگند به خدا که در او هیچ گونه آثار حمل دیده نمی شود. امام فرمود: عمه، حقیقت همان است که برایت گفتم. امشب پسرم مهدی به دنیا می آید. حضرت نرجس خاتون در خواب بود و هیچ گونه اثر حمل

[صفحه 20]

و درد زایمان در او محسوس نبود. در این حال، حکیمه خاتون به نماز و نیایش مشغول بود و حضرت نرجس خاتون نیز برای مناجات و نماز برخاست و پس از انجام عبادت دوباره خوابید. حکیمه خاتون متعجب و متحیر بود. چون از طرفی خبر غیبی حضرت عسکری علیه السلام و از طرف دیگر، نبودن قراین حمل در حضرت نرجس خاتون را مشاهده می کرد. امام حسن عسکری علیه السلام که ولی خدا بود،

از شک و تردید عمه اش آگاه بود و لذا با صدای بلند به او فرمود: ای عمه، شک مکن که همین ساعت، مهدی را خواهی دید ان شاء الله تعالی. ناگاه حضرت نرجس خاتون از خواب بیدار شد و در خود احساس درد نمود. حکیمه خاتون می گوید: دیدم نرجس خاتون می لرزد. او را در آغوش گرفتم و به امر امام سوره توحید و قدر را قرائت کردم و با کمال تعجب شنیدم که حضرت مهدی علیه السلام نیز از داخل بطن مادرش این سوره ها را می خواند. در این هنگام حضرت نرجس خاتون از چشمم غایب شد و او را ندیدم. پس مضطرب شدم و خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسیدم و ماجرا را عرض کردم. حضرت فرمود: نگران مباش و برگرد که نرجس را در جای خود خواهی دید. برگشتم به سوی اطاق نرجس، ناگهان دیدم نوری زیبا می درخشد و حجت حق حضرت مهدی علیه السلام متولد شده

[صفحه 21]

و پیشانی خود را بر روی زمین نهاده است و در کنار مادرش می گوید: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان جدی رسول الله. سپس به هر یک از اجداد طاهرینش از حضرت علی علیه السلام تا پدر بزرگوارش سلام و تحیت فرستاد و به پیشگاه خداوند متعال عرض کرد: پروردگارا، آنچه را به من وعده کردی، برایم آسان گردان و کارم را به پایان رسان و قدمهایم را ثابت فرما و به وسیله من عدالت و دادگستری را در روی زمین جاری نما. حکیمه خاتون می فرماید: امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: عمه، فرزندم مهدی

را بیاور - و من او را به محضر پدر بزرگوارش بردم. حضرت دست نوازش بر سر و صورت فرزندش کشید و زبان مبارکش را در دهان او گذاشت و سپس فرمود: ای فرزندم، به اذن خدا سخن بگو. حضرت مهدی (عج) به زبان آمده فرمود: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین. [1] .

[صفحه 22]

پاورقی

[1] بحارالانوار، ج 51، ص 18.

حضرت مهدی در ضمانت و حمایت خداست

حضرت مهدی در ضمانت و حمایت خداست

قال ابو محمد الحسن العسکری (ع): لما وهب لی ربی مهدی هذه الامه ارسل ملکین. فحملاه الی سرادق العرش حتی وقفا بین یدی الله عز و جل فقال له مرحبا بک عبدی لنصره دینی و اظهار امری و مهدی عبادی آلیت انی بک آخذوا و بک اعطی و بک اغفر و بک اعذب اردداه ایها الملکان رداه، رداه علی ابیه ردا رفیقا و ابلغاه فانه فی ضمانی و کنفی و بعینی الی ان احق به الحق و ازهق به الباطل و یکون الدین لی واصبا. [1] .

حضرت عسکری علیه السلام فرمود: هنگامی که خداوند

[صفحه 23]

مهدی این امت را به من بخشید، دو ملک را فرستاد. پس او را به سراپرده های عرش بردند تا اینکه او را در محضر خدای عز و جل قرار دادند. پس خداوند به او فرمود: آفرین به تو بنده ام برای یاری دینم و اظهار امرم و هدایت بندگانم. سوگند می خورم که به سبب تو بگیرم و به خاطر تو عطا کنم و به جهت تو ببخشم و به خاطر تو عذاب کنم (ملاک من

در عطا و عذاب و رحمت، تو هستی). برگردانید او را ای دو ملک. برگردانید او را به سوی پدرش با مهربانی، پس بدرستی که او در ضمانت و حمایت من است و چشم من به اوست تا اینکه حق را به وسیله او محقق کنم و باطل را به دست او نابود سازم و دین برای من پا بر جا شود.

[صفحه 24]

پاورقی

[1] همان، ج 1، ص 27.

فقط دعا گویان مهدی اهل نجاتند

فقط دعا گویان مهدی اهل نجاتند

یکی از وظایف مهم شیعیان دعا کردن برای فرج مولای انس و جان حضرت صاحب الزمان است که خود فرمودند: و اکثر الدعاء به تعجیل الفرج فان ذلک فرجکم. [1] .

و برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید که آن فرج شماست. برکات دعا برای فرج به خود ما بر می گردد. مرحوم آیه الله موسوی اصفهانی دو جلد کتاب به امر مطاع امام زمان علیه السلام نوشت به نام مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم. تمام مطالب این کتاب ارزنده درباره این موضوع است که دعا

[صفحه 25]

کردن برای فرج آن بزرگوار چه فوایدی را نصیب دعا کننده می گرداند. در روایتی، حضرت امام حسن عسکری علیه السلام یکی از فواید مهم دعا را نجات از هلاکت در زمان غیبت بیان می فرماید. روایت مهم ذیل را با دقت تمام بخوانید: احمد بن اسحاق گوید: به حضور حضرت عسکری علیه السلام رسیدم و بنا داشتم از آن حضرت درباره امام بعد از او سوال کنم. حضرت به قدرت امامت از باطنم آگاه شدند و فرمودند: یا احمد بن اسحق ان الله تبارک و تعالی لم یخل الارض منذ خلق آدم علیه السلام و

لا یخلیها الی ان تقوم الساعه من حجه لله علی خلقه به یدفع البلاء عن اهل الارض و به ینزل الغیث و به یخرج برکات الارض. قال فقلت له یابن رسول الله فمن الامام و الخیفه بعدک. فنهض علیه السلام مسرعا فدخل البیت ثم خرج و علی عاتقه غلام کان وجهه القمر لیله البدر من ابناء ثلاث سنین فقال یا احمد بن اسحق لو لا کرامتک علی الله عز و جل و علی حججه ما عرضت علیک ابنی هذا انه سمی رسول الله صلی الله علیه و آله و کنیه و الذی یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما یا احمد بن اسحق مثله فی هذه الامه مثل الخضر علیه السلام و مثله مثل ذا القرنین. و الله لیغیبن غیبه لا ینجوا من الهلکه فیها الا من ثبت الله

[صفحه 26]

عز و جل علی القول بامامته و وفقه فیها للدعاء بتعجیل فرجه. فقال احمد بن اسحق یا مولای فهل من علامه یطمئن الیها قلبی. فنطق الغلام بلسان عربی فصیح فقال انا بقیه الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه و لا تطلب اثرا بعد عین یا احمد بن اسحق. [2] .

حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ای احمد ابن اسحاق بدرستی که خداوند خالی نگذاشت زمین را از حجت از زمان حضرت آدم، و نخواهد گذاشت تا اینکه قیامت به پا شود. به سبب آن حجت بلا را از زمین دفع می کند، و به خاطر او باران را نازل می کند، و به وجود او زمین برکاتش را بیرون می دهد. احمد بن اسحاق می گوید: گفتم ای پسر رسول خدا،

امام و خلیفه بعد از تو کیست؟ پس امام بسرعت برخاست و داخل [اندرون] خانه شد، سپس بیرون آمد در حالی که روی دوشش پسری سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می درخشید. حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ای احمد ابن اسحاق، اگر تو نزد خدا و حجتهای خدا عزیز و گرامی نبودی، هیچ گاه این فرزندم را به تو نشان نمی دادم. بدرستی که او هم اسم رسول خدا صلی الله علیه و آله و هم کنیه اوست، و اوست کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند پس از آن که پر از ظلم و جور شده باشد. ای احمد بن

[صفحه 27]

اسحاق، مثل او در این امت مثل خضر علیه السلام و مثل او مثل ذو القرنین است. به خداوند سوگند او دارای غیبتی است طولانی که نجات پیدا نمی کنند مردم در آن زمان از هلاکت مگر کسی که خدای عز و جل او را بر قول به امامتش ثابت بدارد و او را موفق کند در آن زمان غیبت که برای تعجیل فرجش دعا کند. احمد بن اسحاق گفت: ای مولای من، آیا علامتی هست که دلم اطمینان پیدا کند به آن علامت؟ پس آن پسر خوش سیما [که جان همه عالم به فدایش باد] به زبان عربی گویا آغاز به سخن کرد و فرمود: بقیه الله در زمین منم، انتقام گیرنده از دشمنان منم، و پس از مشاهده عینی من دنبال اثری نگرد ای احمد بن اسحاق. پس هر کس که می خواهد در دنیای پر آشوب کنونی از نجات یافتگان و

رستگاران باشد، باید خود را به وسیله دعا و توسل و تضرع به آستان حضرتش نزدیک کند تا مشمول دعای آن بزرگوار گردد.

[صفحه 28]

پاورقی

[1] کمال الدین، ج 2، ص 485.

[2] همان، ج 2، ص 56.

دعای داعیان را امام زمان آمین می گوید

دعای داعیان را امام زمان آمین می گوید

طبق روایات وارده هنگامی که موالیان و دوستان خاندان عصمت و طهارت دعا می کنند، اولیای خدا آمین می گویند، و چه ارزشمند است دعایی که حضرت اباصالح المهدی علیه السلام آمینش را بگوید. برای اثبات گفتارمان به بیان یک روایت بسنده می کنیم: محمد بن الحسن الصفار در بصائر الدرجات به سند خود از ابوالربیع شامی آورده است که گفت: به حضرت ابوعبدالله صادق علیه السلام عرضه داشتم: از عمرو بن اسحاق حدیثی به من رسیده. فرمود: آن را عرضه کن. گفتم: وی بر امیرالمومنین علی علیه السلام داخل شد، پس

[صفحه 29]

آن حضرت آثار زردی بر صورتش دید، فرمود: این زردی چیست؟. پس بیماریی که در او بود، توضیح داد. آن حضرت به او فرمود: ما خوشحال می شویم به خوشحالی شما، و اندوهگین می گردیم به حزن شما، و بیمار می شویم به بیماری شما، و دعا می کنیم برای شما، و شما که دعا می کنید ما آمین می گوییم. عمرو به امیرالمومنین علیه السلام عرض کرد: آنچه فرمودید دانستم، ولی چگونه ما دعا می کنیم شما آمین می گویید؟. آن حضرت فرمود: بر ما یکسان است حاضر و دور. امام صادق علیه السلام فرمود: عمرو راست گفته است. [1] .

[صفحه 30]

پاورقی

[1] بصائر الدرجات، ص 260.

دعای حضرت صاحب الزمان در حق دعا کننده برای تعجیل فرج

دعای حضرت صاحب الزمان در حق دعا کننده برای تعجیل فرج

بی تردید دعا کردن برای آن بزرگوار، نصرت و یاری اوست، چون یکی از انواع نصرت، یاری کردن به زبان است، و دعا برای آن حضرت یکی از اقسام یاری کردن به زبان است. قرآن مجید می فرماید: و

اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها... [1] .

و هر گاه محبت و ستایش شدید، به بهتر یا نظیر آن جواب دهید... در تفسیر علی بن ابراهیم قمی ذیل آیه شریفه می گوید:

[صفحه 31]

سلام و کارهای نیک دیگر. [2] .

پر واضح است که دعا از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مومن برای مولای خود خالصانه دعا کند، مولایش نیز برای او دعا می کند، و دعای آن بزرگوار کلید همه خیرات و برکات و فلاح و رستگاری است. شاهد و موید این مدعا روایت ذیل است: جمعی از اهالی اصفهان از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابوجعفر محمد بن علویه نقل کردند که: شخصی به نام عبدالرحمن در اصفهان ساکن بود که شیعه بود. از او پرسیدند: چرا به امامت حضرت امام علی النقی علیه السلام معتقد شدی؟ گفت: چیزی دیدم که سبب اعتقاد محکم من شد. من مردی فقیر بودم و زبان و جرات داشتم. در یکی از سالها اهل اصفهان مرا از شهر بیرون کردند، من با جمعی دیگر برای شکایت به دربار متوکل رفتیم. در حالی که در دربار او بودیم، دستوری از او صادر شد که علی بن محمد بن الرضا علیه السلام را حاضر کنند. به یکی از حاضران گفتم: این مرد کیست که دستور احضارش داده شده؟. گفت: او مردی علوی است که رافضیان معتقد به امامتش هستند. سپس گفت: چنین می دانم که متوکل او را برای کشتن حاضر می کند. گفتم: از اینجا

[صفحه 32]

نمی روم تا این مرد را ببینم که چگونه شخصی است. [3] .

گوید: پس آن حضرت سوار بر اسب آمد و

مردم از سمت راست و چپ راه، در صف ایستاده بودند و به او نگاه می کردند. هنگامی که او را دیدم، محبتش در دلم جا گرفت، شروع کردم در دل برای او دعا کردن که خداوند شر متوکل را از او دفع نماید. او در بین مردم پیش می آمد و به کاکل اسبش نگاه می کرد، نه به چپ نظر می کرد و نه به راست، و من در دل دعایم را تکرار می کردم. هنگامی که به کنارم رسید، صورتش را به سویم گردانید، سپس فرمود: خداوند دعایت را مستجاب کند و عمرت را طولانی نماید و مال و فرزندت را زیاد سازد. از هیبت و عظمت او به خود لرزیدم و در میان رفقایم رفتم. دوستانم پرسیدند چه شد؟ گفتم خیر است. و به هیچ کس نگفتم. پس از این ماجرا به اصفهان برگشتم و خداوند به برکت دعای او راههایی از مال دنیا بر من گشود، به طوری که امروز من تنها هزار هزار درهم ثروت در خانه دارم غیر از اموالی که خارج از خانه دارم، و صاحب ده فرزند شدم و اکنون هفتاد و چند سال از عمرم می گذرد. من به امامت آن بزرگوار قائلم که آنچه در دلم بود، دانست و خداوند دعایش را درباره ام مستجاب کرد. ای دوستان امام زمان علیه السلام، خوب در این روایت بنگرید که چگونه یک انسانی که اهل ایمان نبود، به خاطر یک

[صفحه 33]

دعا برای حضرت هادی علیه السلام و دعای آن امام همام در حقش، صاحب ثروت و عزت و ایمان و تقوا گردید. پس اگر ما که

از شیعیان و دوستان حضرت صاحب الزمان علیه السلام هستیم برای آن بزرگوار دعا کنیم و متقابلا حضرت ما را دعا بفرمایند، چه برکات عجیبی در زندگی ما پیدا خواهد شد. مرحوم آیه الله موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم (ج 1، ص 386) نقل می کند که: یکی از برادران صالحم برایم نقل کرد که آن حضرت را در عالم رویا مشاهده کرده و آن بزرگوار به او فرموده اند: من برای هر مومنی که پس از ذکر مصائب سیدالشهداء در مجالس عزاداری دعا می کند، دعا می کنم.

[صفحه 34]

پاورقی

[1] نساء / 86.

[2] تفسیر القمی، ج 1، ص 145.

[3] خرائج، باب هادی عشر: در معجزات حضرت هادی علیه السلام.

تشرف آیه الله العظمی نجفی مرعشی به محضر مبارک ولی عصر

تشرف آیه الله العظمی نجفی مرعشی به محضر مبارک ولی عصر

در کتاب قبسات در شرح حال زندگی مرحوم آیه الله نجفی مرعشی آمده است که این بزرگوار سه مرتبه خدمت باهر النور حضرت صاحب الزمان علیه السلام مشرف شده اند. به عنوان تیمن و تبرک، ترجمه یکی از تشرفات معظم له را که حاوی نکاتی جالب و آموزنده است، برای خوانندگان عزیز نقل می کنیم. ایشان فرموده اند: در ایام تحصیل در نجف اشرف شوق زیادی به دیدار جمال مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم - عجل الله تعالی فرجه الشریف - داشتم. با خویش عهد بستم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله مشرف شوم، به این نیت که جمال نورانی حضرت صاحب الامر علیه السلام را زیارت کنم

[صفحه 35]

و به این فوز بزرگ نائل شوم. شب چهارشنبه سی و پنجم و یا سی و ششم بود، در آن شب رفتنم از نجف اشرف

به تاخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم، بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت، مخصوصا از جهت ازدیاد دزدها و قطاع الطریقها. ناگهان صدای پایی از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم شد. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم. نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید، سلام علیکم. تا صدای او را شنیدم، ترس و وحشتم برطرف شد و سکون و آرامش خاطر پیدا کردم. برایم تعجب آور بود که چگونه آن شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد، و در آن لحظه از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم. از من سوال کرد: قصد کجا داری؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه نیت؟ گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولی عصر علیه السلام. مقداری که رفتیم، به مسجد کوچکی که به مسجد زید بن صوحان شهرت دارد و در نزدیکی مسجد سهله است، رسیدیم. داخل مسجد شده نماز خواندیم. بعد از نماز، دعایی خواند، کان دیوارها و سنگها آن دعا را با او زمزمه می کردند. احساس انقلاب عجیب در خود نمودم که از وصفش عاجزم. بعد از دعا،

[صفحه 36]

سید فرمود: سید، تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری. سپس سفره ای را که زیر عبا داشت، بیرون آورد و در آن مثل اینکه سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود که گویی تازه از باغ چیده بودند، و آن وقت وسط زمستان بود

و سرمای زننده ای بود و من متوجه به این معنا نشدم که این آقا خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده است. [1] .

طبق دستور مولا شام خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن بزرگوار انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشاء را به آن عزیز اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست. بعد از آن که اعمال تمام شد، آن نازنین فرمود: ای سید، آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟ گفتم: می مانم. در وسط مسجد در مقام امام صادق علیه السلام نشستیم. به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟ در جواب، کلام جامعی را فرمود که در اعماق وجودم اثر گذاشت به گونه ای که هر گاه یادم می آید، ارکان وجودم می لرزد. فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این

[صفحه 37]

فضولات دوریم. به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم:

1 - در رابطه با استخاره سخن به میان آمد، سید عرب فرمود: ای سید، با تسبیح چگونه استخاره می کنی؟ گفتم: سه مرتبه صلوات می فرستم و سه بار می گویم: استخیر الله برحمته خیره فی عافیه. پس قبضه ای از تسبیح را گرفته می شمارم، اگر دو تا ماند، بد

است و اگر یکی ماند، خوب است. فرمود: برای این استخاره مطلبی هست که به شما نرسیده و آن مطلب این است که هر گاه یکی ماند، فورا حکم به خوبی استخاره نکنید، بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید. اگر زوج آمد، کشف می شود که استخاره اول خوب است اما اگر یکی آمد، کشف می شود که استخاره اول میانه است. به حسب قواعد علمیه باید دلیل می خواستم زیرا به جای دقیق و باریکی رسیده بودیم، ولی به مجرد این قول، تسلیم و منقاد شدم و در عین حال غافل بودم که این آقا کیست.

2 - تاکید فرمودند بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نمازهای واجب: بعد از نماز صبح سوره یس، بعد از نماز ظهر سوره عم، بعد از نماز عصر سوره نوح (البته بعضی نقلهای دیگر دارد که سوره عصر)، بعد از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملک.

[صفحه 38]

3- تاکید فرمودند بر خواندن دو رکعت نماز بین مغرب و عشاء که در رکعت اول بعد از حمد، هر سوره ای خواستی بخوان و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره واقعه را بخوان، و فرمود: کفایت می کند این نماز از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب چنان که گفته شد.

4 - سفارش فرمودند که: بعد از نمازهای پنجگانه، این دعا را بخوان: اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشه الصدر و وسوسه الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین.

5 - سفارش فرمودند بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه، خصوصا در رکعت آخر: اللهم

صل علی محمد و آل محمد و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم.

6 - در تعریف و تمجید از شرایع الاسلام محقق حلی فرمودند: تمام مطالب آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسائل آن.

7 - تاکید فرمودند به خواندن قرآن و هدیه کردن ثوابش به ارواح شیعیانی که وارثی ندارند یا وارثی دارند و یادی از آنها نمی کنند.

8 - تاکید فرمودند بر تحت الحنک را از زیر گردن دور دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن، چنانکه علمای عرب به همین شکل عمل می کنند، و فرمود: در شرع چنین وارد شده است.

9 - تاکید فرمودند بر زیارت سیدالشهداء علیه السلام.

10 - دعا در حقم فرمودند که: جعلک الله من خدمه الشرع (خداوند تو را از خدمتگزاران شرع قرار دهد).

[صفحه 39]

11- پرسیدم: نمی دانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟ فرمود: عاقبت تو بخیر وسعیت مشکور است و نزد صاحب شرع روسفیدی. گفتم: نمی دانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستند یا نه؟ فرمود: تمام آنها از تو راضی اند و درباره ات دعا می کنند. استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تالیف و تصنیف کتب. دعا فرمودند. مطالب دیگری رد و بدل شد که مجال تفصیل و بیانش نیست. پس برخاستم که از مسجد بیرون روم به خاطر حاجتی. آمدم نزد حوضی که وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد. به ذهنم خطور کرد که امشب چه شبی است و این سید عرب کیست که این همه با

فضیلت است، شاید این آقا همان محبوب و معشوقم باشد. مضطرب شدم و برگشتم و آن گل زیبای نرجس خاتون را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که حضرت صاحب الزمان علیه السلام را زیارت کردم. مشغول گریه و زاری شدم و همچون مجنونی سرگردان در اطراف مسجد گردش می کردم و تا صبح چون عاشقی که بعد از وصال مبتلا به فراق گشته است، واله و حیران بودم. هر گاه یاد آن شب می افتم، بهت زده می شوم.

[صفحه 40]

پاورقی

[1] در آن زمانها وسایل ارتباطات ترابری این قدر وسعت پیدا نکرده بود که در همه فصول سال انواع میوه ها در همه جا پیدا شود.

زندگی در زمان ظهور حضرت ولی عصر دلپذیر است

زندگی در زمان ظهور حضرت ولی عصر دلپذیر است

یکی از عواملی که سبب می شود مردم از دعا کردن برای فرج امام زمان علیه السلام غفلت ورزند، عدم آگاهی آنها به زندگی لذت بخش در زمان ظهور آن بزرگوار است. برای اینکه موالیان و دوستان حضرت بدانند در زمان ظهور چه تحول و دگرگونی عجیبی در دنیا پیدا می شود، به چند روایت از حضرات ائمه معصومین علیهم السلام اشاره می کنیم.

دگرگونی جهان

دگرگونی جهان

امام صادق علیه السلام تحول جهان را در زمان ظهور حضرت صاحب الامر و الزمان در پرتو آیه شریفه و اشرقت

[صفحه 41]

الارض بنور ربها [1] .

چنین بیان می فرماید: ان قائمنا اذا قام اشرقت الارض بنور ربها و استغنی العباد عن ضوء الشمس و ذهبت الظلمه و یعمر الرجل فی ملکه حتی یولد له الف ذکر لا تولد فیهم انثی و تظهر الارض کنوزها حتی تراها الناس علی وجهها و یطلب الرجل منکم من یصله بماله و یاخذ من زکاته لا یوجد احد یقبل منه ذلک استغنی الناس بما رزقهم الله من فضله. [2] .

هنگامی که قائم ما قیام کند:

1 - زمین با نور پروردگارش روشن می شود.

2 - مردم از نور خورشید بی نیاز می شوند.

3 - تاریکی از بین می رود.

4 - عمر انسان بقدری طولانی می شود که خداوند هزار پسر به او مرحمت می کند.

5 - خزاین نهفته زمین بر مردم ظاهر می شود و در برابر دیدگان آنها قرار می گیرد.

6 - مردم به دنبال کسی می روند که از آنها زکات و صدقات بپذیرد و نمی یابند.

7 - مردم به فضل پروردگارشان بی نیاز می شوند.

خداوند توفیق یاری آن بزرگوار و زندگانی کردن در زیر سایه اش را به تمام شیفتگانش مرحمت فرماید.

[صفحه 42]

پاورقی

[1] زمر / 69.

[2] بحارالانوار، ج 52، ص 337.

تقسیم ثروت به طور مساوی

تقسیم ثروت به طور مساوی

بی عدالتی ها و ظلمهایی که در عالم می شود، به خاطر کمبود ثروت نیست بلکه به دلیل تقسیم ظالمانه آن در جهان است. در مقابل هزاران انسان گرسنه ای که هر روز در گوشه و کنار کشورهای فقیر و غنی از کمبود غذا می میرند، انسانهای زیادی هستند که بر اثر پر خوری و افراط در عیش و نوش هلاک می شوند، و این به خاطر تقسیم غیر عادلانه ثروت در جوامع بشری است. ولی در عصر پر شکوه حکومت جهانی حضرت بقیه الله الاعظم - روحی و ارواح العالمین مقدمه له الفداء - ثروت به طور مساوی زیر نظر آن عدل مطلق تقسیم می گردد، چنانکه در احادیث مختلف وارد شده است: اذا قام مهدینا اهل البیت قسم بالسویه و عدل فی الرعیه. [1] .

چون مهدی ما اهل بیت قیام نماید، ثروت را به طور مساوی تقسیم می کند و عدالت را در بین مردم پیاده می کند.

پاورقی

[1] عقد الدرر، ص 40.

رضایت و خشنودی عمومی

رضایت و خشنودی عمومی

در حکومت عدل پرور حضرت ولی عصر علیه السلام تمام

[صفحه 43]

مردم از او خشنود می شوند حتی پرندگان هوا و درندگان صحرا، چنانکه در احادیث شریف آمده است: فیفرح به اهل السماء و اهل الارض و الطیر و الوحوش و الحیتان فی البحر. [1] .

اهل زمین و آسمان با پرندگان هوا، درندگان صحرا و ماهیان دریا، همه و همه از او خشنود می شوند. خشنودی در دل زندگان و مردگان نیز پیدا می شود، چنانکه در حدیث آمده است: و لا یبقی مومن الا دخل علیه تلک الفرحه فی قلبه و فی قبره. [2]

.

مومنی باقی نماند جز اینکه این خشنودی به او می رسد، یا در قلبش و یا در قبرش.

پاورقی

[1] الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 82.

[2] اعلام الوری، ص 435.

بی نیازی همگانی

بی نیازی همگانی

در زیر سایه حکومت عدالت گستر آن امام همام، همگان مستغنی می شوند به اندازه ای که در روی زمین محتاجی پیدا نمی شود که زکات و صدقات را بپذیرد، چنانکه در روایات مختلف بیان شده است:

[صفحه 44]

لیاتین علی الناس زمان یطوف الرجل فیه بالصدقه من الذهب ثم لا یجد احدا یاخذها منه. [1] .

زمانی برای مردم خواهد رسید که انسان شمشهای طلا با خود حمل می کند که در راه خدا انفاق کند، ولی کسی (فقیری) را پیدا نمی کند که آن را قبول کند. فلا یجد الرجل منکم یومئذ موضعا لصدقته و لا لبره لشمول الغنی جمیع المومنین. [2] .

انسان در آن روز (در زمان حکومت حضرت ولی عصر علیه السلام) برای صدقات و مبرات خود جایی پیدا نمی کند، چون بی نیازی همه مومنان را فرا می گیرد. حتی در زمان آن نازنین، دلهای مردم همه بی نیاز می گردد و حرص و طمع و صفت زیاده طلبی از قلوب آنها زایل می شود و دلها نیز صفت بزرگواری پیدا می کنند: و یجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامه. [3] .

در روزگار او پروردگار بی نیازی را در دل این امت قرار می دهد. در زمانی کنونی که دوران غیبت آن عزیز است، هر کس گدایی آستان ملک پاسبانش را آموخت، از غیر او مستغنی

[صفحه 45]

گردید و بی نیاز شد، زیرا گدایی در خانه اش از سلطنت دنیا و آخرت بمراتب

ارزشمندتر است. حقیر در یکی از غزلیاتم که به عنایتش سروده شده است، آورده ام:

دل من از غم هجران رخت غمگین است

بار هجران تو بر سینه من سنگین است

به گدایی تو بر پادشهان فخر کنم

پادشاهی که گدایت نبود مسکین است

کاسه لیسی سر سفره تو ما را بس

کاسه لیس در تو زندگیش تامین است

شادم از آن که اسیر غم عشق تو شدم

گر چه تلخ است فراق تو، غمت شیرین است

همه گویند که از عشق تو دیوانه شدم

عشق تو کیش من و دین من و آیین است

چه کنم گر نکنم گریه ز هجران رخت

گریه آبی است که بر آتش دل تسکین است

لحظه ای بر در کاشانه مادر بنگر

که هنوز از اثر خون پسر رنگین است

تازیانه چو عدو بر تن مامت می زد

دیده باب تو از دیدن آن خونین است

هاشمی را به سراپرده اسرار بخوان

چون که در خادمیت سابقه اش دیرین است

پاورقی

[1] صحیحی بخاری، ج 2، ص 136.

[2] اعلام الوری، ص 432.

[3] الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 64.

امنیت در تمام آفرینش

امنیت در تمام آفرینش

در عهد شکوهمند منجی عالم بشریت حضرت اباصالح المهدی (عج) دلهای مردم از کینه و عداوت خالی می شود و

[صفحه 46]

سرانجام امنیت و آرامش سراسر گیتی را فرا می گیرد. و لذهبت الشحناء من قلوب العباد و اصطلحت السباغ و البهائم حتی تمشی المرئه بین العراق الی الشام لا تضع قدمیها الا علی النبات و علی راسها زنبیل لا یهیجها سبع و لا تخافه. [1] .

کینه ها از دلها زدوده می شود و درندگان و چهارپایان با یک دیگر سازش می کنند تا جایی که یک زن با طبقی بر سر از عراق تا شام تنها سفر

می کند، همه جا قدم بر سرزمین سبز و خرم می گذارد و درنده ای او را نمی آزارد و گرفتار ترس و اضطراب نمی شود.

پاورقی

[1] بشاره الاسلام، ص 236.

نزول برکات آسمانی و خروج نعمات زمینی

نزول برکات آسمانی و خروج نعمات زمینی

در احادیث گوناگونی آمده است که در زمان آن حجت حق برکات آسمانی زیاد می گردد و گنجهای زمینی ظاهر می شود: لا تدخر الارض من بذرها شیئا الا اخرجته و لا السماء من قطرها شیئا الا صبه الله علیهم مدرارا. [1] .

زمین چیزی از بذرهای خود را نگه نمی دارد مگر اینکه آن را بیرون می دهد، و آسمان چیزی از باران رحمتش را نگه

[صفحه 47]

نمی دارد جز اینکه آن را سیل آسا بر مردم فرو می ریزد. ابن عباس از رسول خدا روایت می کند که درباره حکومت جهانی مهدی موعود علیه السلام فرماید: تامن البهائم و السباع و تلقی الارض افلاذ کبدها. چهارپایان در امانند و درندگان سازش می کنند و زمین پاره های جگرش را بیرون می ریزد. ابن عباس سوال می کند: پاره های جگر زمین چیست؟ رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: امثال الاسطوانه من الذهب و الفضه. مانند ستونهایی از طلا و نقره است (که در زمان حکومت امام زمان (عج) از زمین بیرون می ریزد). [2] .

پاورقی

[1] مستدرک حاکم، ج 4، ص 465.

[2] همان ماخذ، ص 514.

آبادانی جهان

آبادانی جهان

در عصر پر نور حضرت ولی عصر علیه السلام طبق احادیث وارده سر تا سر جهان آباد می شود: فلا یبقی فی الارض خراب الا عمر. [1] .

[صفحه 48]

در روی زمین خرابه ای باقی نمی ماند جز اینکه آباد می شود. خرابی جهان بر اثر ظلم و بی عدالتی است، اما هنگامی که آن خسر و عدالت گستر بر جهان حاکم باشد، تمام ویرانیها تبدیل به آبادانی می گردد تا

جایی که همگان آرزو می کنند ای کاش پدران، مادران و عزیزان از دست رفته شان زنده بودند و طعم زندگی لذت بخش زمان حکومت آن یوسف زهرا (س) را می چشیدند. فیظهر علی کل جبار و ابن جبار و یظهر من العدل ما یتمنی له الاحیاء امواتهم. [2] .

بر هر ظالم و ظالم زاده پیروز می گردد و عدالتش آن قدر در جهان آشکار می شود که زندگان آرزو می کنند ای کاش در گذشتگانشان بودند و آن زندگی شکوهمند و روزگار طلایی را می دیدند.

پاورقی

[1] اعلام الوری، ص 433.

[2] الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 61.

رفاه همگانی

رفاه همگانی

رفاه عمومی در زمان آن خورشید فروزان ولایت به اوج خود می رسد، چنانکه در روایات مختلف از طرق فریقین آمده است که رسول خدا (ص) فرمود:

[صفحه 49]

تنعم امتی فی زمن المهدی نعمه لم ینعموا مثلها قط یرسل السماء علیهم مدرارا و لا تدع الارض شیئا من نباتها الا اخرجته و المال یومئذ کدوس یقوم الرجل فیقول یا مهدی اعطنی فیقول خذ. [1] .

امت من در زمان حضرت مهدی (ع) آن چنان از نعمتها برخوردار می شوند که هرگز نظیر آن دیده نشده است. آسمان سیل آسا بر آنان فرو می ریزد، زمین تمام گیاهانش را می رویاند و ثروت آن روز روی هم انباشته می شود و هر کس بگوید: ای مهدی، بر من عطا کن. می فرماید: بگیر [و به او عطا می کند]. اکنون که در دوران فراق جانسوزش هستیم، ولی نعمت ماست و همه نیازهای مادی و معنوی ما را از خوان کرمش مرحمت می فرماید. اگر چه رعایای خوبی برای آن مولا

نیستیم اما آن کریم و کریم زاده به اعمال زشت ما نمی نگرد و ما را از عطا و احسانش محروم نمی گرداند.

نااهلم و سزای نوازش نیم ولی

نااهل و اهل پیش کریمان برابر است

پاورقی

[1] عقدر الدرر، ص 170.

فزونی دامها

فزونی دامها

هنگامی که در جهان فزونی گیاه باشد، فزونی دامها نیز به

[صفحه 50]

وجود می آید که در احادیث به این فزونی تصریح شده است: یخرج فی آخر امتی المهدی یسقیه الله الغیث و تخرج الارض نباتها و یعطی المال صحاحا و تکثر الماشیه و تعظم الامه. [1] .

در پایان امت من (آخر الزمان) مهدی (ع) خارج می شود که خداوند با باران رحمتش او را سیراب می کند، زمین گیاهش را می رویاند، ثروت به طور مساوی تقسیم می گردد، دام در جهان افزون می شود و امت اسلامی با عظمت می گردد.

اصلاح مزاحمتها و رفع نقصانها

در دنیای کنونی، ما شاهد هستیم که مردم به اشکال مختلف برای یک دیگر مزاحمت ایجاد می کند، اما در دوران با شکوه حکومت ولی الله الاعظم تمام مزاحمتها به هر شکلی که باشد، از بین می رود. در دهها حدیث به نمونه هایی از این اقدامات اصلاحی اشاره شده است که ما در اینجا به بیان یک نمونه بسنده می کنیم: و وسع الطریق الاعظم و کسر کل جناح خارج فی الطریق و ابطل الکنف و المازیب الی الطرقات و لا یترک بدعه الا ازالها و لا سنه الا اقامها. [2] .

[صفحه 51]

راههای اصلی را توسعه می دهد، بالکونهایی را که به داخل جاده ها [و خیابانها] آمده بر می دارد و ناودانهایی را که به کوچه ها می ریزد

از بین می برد. هیچ بدعتی نمی ماند جز اینکه از بین می برد و هیچ سنتی نمی ماند مگر اینکه بر پا می دارد. راستی چه شیرین است زندگی در زیر سایه اش و در زمان حضورش. در خاتمه این بحث دست به دعا بر می داریم و می گوییم: پروردگارا، لباس فرج را بر اندام زیبای دلربایش بپوشان و دل نازنینش را با بشارت ظهورش مسرور فرما و توفیق دیدار جمال ملکوتیش را با عافیت نصیب گردان بمنک و کرمک یا ارحم الراحمین.

[صفحه 52]

پاورقی

[1] تاریخ ما بعد الظهور، ص 774.

[2] ارشاد مفید، ص 365.

بهترین اوقات و اماکن اجابت دعا

بهترین اوقات و اماکن اجابت دعا

متاسفانه بسیار دیده می شود که در محافل دینی و جلسات مذهبی اهمیت فوق العاده و خاصی به دعا برای فرج آن عزیز داده نمی شود، در حالی که شیعه حاجتی مهمتر از فرج آن بزرگوار ندارد و وظیفه این است که در بهترین اوقات و اماکن اجابت دعا، اول فرج آن امام همام را از خدا مسئلت کنیم. یکی از علمای وارسته و برجسته نجف به کربلای معلی مشرف می شود و در حرم مطهر امام حسین علیه السلام شرفیاب محضر مقدس امام عصر (عج) می گردد. حضرت به او می فرماید: فلانی، ببین اینجا که دعا مستجاب است مردم به فکر من نیستند و برای فرجم دعا نمی کنند. سپس حضرت تصرف ولایتی می فرمایند و آن عالم ربانی

[صفحه 53]

خواسته های درونی مردم را می شنود که هر کدام برای حوایج خصوصی خود دعا می کنند. حضرت می فرمایند: شنیدی؟ حتی یک نفر از این زایران نگفت که خدایا، فرج مهدی را

برسان. برای اینکه خوانندگان گرامی با اوقات اجابت دعا و اماکن آن بیشتر آشنا گردید، به این اوقات و اماکن اشاره می کنیم تا هر گاه دوستان حضرت و شیفتگان وصال در آن لحظات خاص و در آن اماکن مقدسه قرار گرفتند، برای فرج امام زمان علیه السلام دعا کنند.

اوقات اجابت دعا

اوقات اجابت دعا

1 - سحر

2 - بعد از نمازهای واجب

3 - بین الصلاتین

4 - بین الطلوعین

5 - هنگام آمدن باران

6 - هنگام وزیدن بادها

7 - هنگام شنیدن اذان

8 - هنگام رویت هلال

9 - در قنوت نماز وتر

10 - هنگام رویت کعبه

11 - هنگام غروب خورشید

12 - ایام و لیالی ماه مبارک رمضان

[صفحه 54]

13- روز عرفه

14 - شب و روز جمعه

15 - هنگام صف آرایی لشکریان حق در مقابل باطل

16 - شب عید فطر

17 - شب عید قربان

18 - شب نیمه شعبان

19 - شب اول ماه رجب

20 - هنگامی که نیمی از خورشید غروب کرده و نیم دیگرش در حال غروب کردن است، زیرا در روایت دارد که حضرت زهرا سلام الله علیها به غلامش می فرمود: بالای بلندیها و پشته ها برو، چون دیدی نصف قرص خورشید از افق غروب کرده، به من اعلام کن تا دعا کنم. [1] .

برای پیدا کردن اوقات دیگر اجابت دعا می توانید به کتابهای دعا مانند مفاتیح الجنان و دیگر کتب ادعیه مراجعه کنید.

پاورقی

[1] طرائف الحکم، ج 1، ص 365.

اماکن اجابت دعا

اماکن اجابت دعا

1 - مساجد

2 - حریم کعبه

3 - هنگام رویت کعبه

4 - مقام ابراهیم

[صفحه 55]

5- رکن یمانی

6 - بین مقام و میزاب

7 - چاه زمزم

8 - صفا و مروه

9 - میزاب

10 - حجر اسماعیل

11 - حجر الاسود

12 - داخل بیت الله

13 - منی

14 - مشعر

15 - حرم النبی

16 - کربلا

17 - حرم مقدس ائمه معصومین علیهم السلام

18 - در بقع امامزادگان

19 - در مجالس ذکر فضایل اهل البیت علیهم السلام و در هر مکانی که انسان احتمال بدهد معنویتی دارد، انسان باید برای فرج آن بزرگوار دعا کند

و به یاد ولی عصر علیه السلام باشد، که فرموده اند: فرج من فرج شماست.

[صفحه 56]

خلاصه آثار و فواید دعا برای فرج آن بزرگوار

خلاصه آثار و فواید دعا برای فرج آن بزرگوار

صاحب مکیال المکارم خلاصه آثار و فواید و ویژگیهایی را که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، بیان می کند و ما هم به جهت اینکه کتاب مکیال المکارم که به امر مطاع ولی عصر علیه السلام نوشته شده کتابی مبارک و پر خیر است، مطالب آن را ذیلا نقل می کنیم: دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر می گردد:

1 - اطاعت از امر مولایش کرده است، که فرموده اند: و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.

2 - این دعا سبب زیاد شدن نعمتها می گردد.

3 - و اظهار محبت قلبی است.

4 - و نشانه انتظار است.

[صفحه 57]

5- و زنده کردن امر ائمه اطهار علیهم السلام است.

6 - و مایه ناراحتی شیطان لعین است.

7 - و اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است).

9 - و تعظیم خداوند و دین خداوند است.

10 - حضرت صاحب الزمان علیه السلام در حق دعا کننده دعا می کند.

11 - شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود.

12 - و شفاعت پیامبر ان شاء الله شامل حال او می شود.

13 - و این دعا امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت اوست.

14 - و مایه استجابت دعا می شود.

15 - و اداء اجر رسالت است.

16 - و مایه دفع بلاست.

17 - و سبب وسعت روزی است ان شاء الله.

18 - و باعث آمرزش

گناهان می شود.

19 - و دعا کننده مشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب می شود.

20 - و در زمان ظهور آن حضرت به دنیا رجعت می کند.

21 - و از برادران پیامبر صلی الله علیه و آله خواهد بود.

22 - و فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان علیه السلام زودتر واقع خواهد شد.

23 - و سبب پیروزی از پیغمبر و امامان - صلوات الله علیهم اجمعین - می شود.

24 - و وفای به عهد و پیمان الهی است.

25 - و آثار نیکی به والدین برای دعا کننده فرج حاصل می گردد.

[صفحه 58]

26- و فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود.

27 - و سبب زیاد شدن اشراف نور امام علیه السلام در دل او می گردد.

28 - و دعا برای فرج موجب طولانی شدن عمرش خواهد شد ان شاء الله.

29 - و موفق به تعاون در کارهای نیک و تقوا می شود.

30 - و به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند توفیق می یابد.

31 - و هدایت می شود به نور قرآن مجید.

32 - و نزد اصحاب اعراف معروف می گردد.

33 - و به ثواب طلب علم نائل می شود ان شاء الله.

34 - و از عقوبتهای اخروی ان شاء الله در امان می ماند.

35 - و در هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود.

36 - و این دعای برای فرج، اجابت دعوت خدا و رسول صلی الله علیه و آله است.

37 - و با امیرالمومنین علیه السلام محشور و در درجه آن حضرت خواهد بود.

38 - و

محبوب ترین افراد نزد خداوند می گردد.

39 - و عزیزتری و گرامی ترین افراد نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می شود.

40 - و ان شاء الله از اهل بهشت خواهد بود.

41 - و دعای پیامبر صلی الله علیه و آله شامل حالش می گردد.

42 - و کردارهای بد او به کردارهای خوب تبدیل می شود.

43 - و خداوند در عبادت او را تایید فرماید.

[صفحه 59]

44- و ان شاء الله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود.

45 - و ثواب کمک به مظلوم را دارد.

46 - و ثواب احترام به بزرگتر و تواضع نسبت به او را دارد.

47 - و پاداش خونخواهی حضرت سیدالشهداء علیه السلام را دارد.

48 - و شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار علیهم السلام را می یابد.

49 - و نور او برای دیگران نیز [در روز قیامت] درخشان می گردد.

50 - و هفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند.

51 - و دعای امیرالمومنین علیه السلام روز قیامت شاملش می شود.

52 - و بی حساب داخل بهشت می شود.

53 - و از تشنگی قیامت در امان می ماند.

54 - و در بهشت جاودان خواهد بود.

55 - و مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست.

56 - و روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.

57 - و خداوند عز و جل از خدمتکاران بهشت نصیبش می فرماید.

58 - و در سایه گسترده خداوند قرار می گیرد و رحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد.

59 - و پاداش نصیحت مومن را دارد.

60 - و مجلسی که در آن برای حضرت قائم

- عجل الله تعالی فرجه - دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد.

61 - و دعا کننده مورد مباهات خداوند قرار می گیرد.

[صفحه 60]

62- و فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.

63 - و از نیکان مردم محسوب می گردد.

64 - و این دعا اطاعت از اولیای امر است که خداوند اطاعتشان را واجب کرده است.

65 - و مایه خرسندی خدای عز و جل می شود.

66 - و مایه خشنودی پیامبر می گردد.

67 - و این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.

68 - و دعاگوی فرج حضرتش از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت دهد ان شاء الله تعالی.

69 - و حساب او آسان می گردد.

70 - و این دعا برای او در عالم برزخ انیس و مونس مهربانی خواهد بود.

71 - و بهترین اعمال است.

72 - و باعث دوری غمها می شود.

73 - و دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است.

74 - و فرشتگان درباره دعا کننده دعا می کنند.

75 - و دعای حضرت سیدالساجدین علیه السلام - که نکات و فواید متعددی دارد - شامل حالش می شود.

76 - و این دعا تمسک به ثقلین (کتاب و عترت) است.

77 - و چنگ زدن به ریسمان الهی است.

78 - و سبب کامل شدن ایمان است.

79 - و مانند ثواب همه بندگان به او می رسد.

80 - و این و این دعا برای فرج از تعظیم شعائر خداوند است.

81 - و گوینده این دعا ثواب کسی را دارد که با پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شده باشد.

[صفحه 61]

82- و ثواب کسی دارد که در زیر پرچم حضرت قائم

شهید شده باشد.

83 - و ثواب احسان به حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دارد.

84 - و دعا ثواب گرامی داشتن عالم را دارد.

85 - و پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد.

86 - و دعا کننده در میان گروه ائمه اطهار علیهم السلام محشور می شود.

87 - و درجات او در بهشت بالا می رود.

88 - و از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.

89 - و در روز قیامت به بالاترین درجات شهدا نائل می گردد.

90 - و به شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها رستگار می گردد.

جای تاسف است که بسیاری از موالیان آن حضرت از دعا برای فرج آن بزرگوار غافل مانده و از این فیوضات زیادی که بر دعای آن حضرت مترتب است محرومند. امید است ان شاء الله این مختصر مطالبی که درباره فواید دعا برای فرج آن بزرگوار نوشتم، سبب تذکر و تنبه دوستان حضرتش گردد و همگی در صدر حوایج مشروعه، برای فرج آن امام انس و جان دعا کنند. تا چه قبول افتد و که در نظر آید.

[صفحه 63]

گدای چشم

گدای چشم

ای خاک مقدم تو مرا توتیای چشم

یک بار پای خویش بنه در سرای چشم

از بس که اشک بهر فراق تو ریختم

اشکم به گریه آمده است از برای چشم

تنها دعای دیده من دیدنت بود

یک بار مستجاب نما این دعای چشم

در هر گلی جمال رخت جلوه می کند

زیباتر از گلی و بود این خطای چشم

کن جلوه ای که روی نکوی تو بنگرد

بیچاره عاشقی که شده مبتلای چشم

[صفحه 64]

گفتم به اشک غسل بده دیده مرا

تا اوفتد به چهره آن دلربای چشم

چون هاشمی که بر سر راهت نشسته

است

چشم طمع به دست تو دارد گدای چشم

باد صبا

باد صبا

ای باد صبا، چه با صفا می آیی

گویا ز حریم یار ما می آیی

ای باد صبا، غبار راهت گوید

از طرف کدامین کف پا می آیی

ای باد صبا، شمیم عطرت گوید

از کوی عزیز مصطفی می آیی

ای باد صبا، لطافتت می گوید

از محضر لطف کبریا می آیی

ای باد صبا، نسیم روح افزایت

گوید که ز رحمت خدا می آیی

ای باد صبا، طراوتت می گوید

با مژده وصل آشنا می آیی

ای باد صبا، چو هاشمی می گویم

هنگام سحر فرح فزا می آیی

مجنون در بدر

مجنون در بدر

به یاد روی تو ای دوست هر سحر گریم

گهی ز چشم دل و گه ز چشم سر گریم

[صفحه 65]

چو شمع انجمن عاشقان دلخسته

ز داغ هجر تو ای دوست از جگر گریم

تو یوسفی و چو یعقوب دل شکسته زار

در انتظار تو ای نازنین پسر گریم

چو طفل رانده شده از سرای خود همه شب

نهاده سر به روی آستان در گریم

فراق روی تو آواره کرده است مرا

به دشت و کوه چون مجنون در بدر گریم

به جای آب که بر راه دوست می ریزند

کنار راه تو با دیدگان تر گریم

قلم گریست به همراه هاشمی گفتا

به یاد روی تو ای دوست هر سحر گریم

انتظار دیدار

انتظار دیدار

تا کی برای دیدن رویت دعا کنم

تا کی ز سوز سینه تو را من صدا کنم

ای جنت و نعیم ز روی تو با صفا

باز آی تا ز وصل تو جان با صفا کنم

گر منتی نهی و قدم بر سرم نهی

بر دیده خاک پای تو را توتیا کنم

هستی غریب عصر و زمان صاحب الزمان

اذنم بده که دیده به تو آشنا کنم

بهر ظهور نور جمال تو ای عزیز

تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم

گر چه بلا قرین ولا گشته از ازل

کو صبر تا تحمل درد و بلا کنم

[صفحه 66]

در هر سحرگهان به امید وصال تو

از خواب ناز چشم رمد دیده وا کنم

یک نظره گر نصیب شود دیدند مرا

جانا به رونمای تو جان را فدا کنم

چون هاشمی سحر به تمنای وصل تو

گیرم ز خواب دیده و بهرت دعا کنم

در تمنای دوست

در تمنای دوست

تا کی به اشک و آه تمنا کنم تو را

جانا بیادمی که تماشا کنم تو را

امید دل به راه وصالت نشسته ام

تا یک نظر به آن قد رعنا کنم تو را

وقت سحر امید اجابت رود که من

با سوز دل دعا به سحرها کنم تو را

گفتم چه چاره آتش سوزان عشق را

گفتا به آب دیده تسلی کنم تو را

ای مشعر و منی ز صفای تو با صفا

من از صفا و مره تمنا کنم تو را

از درد هجر تو دل مجروح ناله کرد

گفتم به وصل یار مداوا کنم تو را

ای غایب از نظر به خدا من هم از خدا

چون هاشمی همیشه تقاضا کنم تو را

[صفحه 67]

وعده وصال

وعده وصال

شبی به شوق وصالت دلم بهانه گرفت

شرار عشق تو در سینه ام زبانه گرفت

به دل وصال تو را وعده کردم اما دل

به آه و ناله ز کاشانه ات نشانه گرفت

زبان دل که بود اشک دیده خونین

چو جوی آب ز چشمان من ترانه گرفت

دل شکسته به امید دیدن رویت

سراغ خانه تو از من عاشقانه گرفت

چو ناامید شد از من به ناله سحری

نشان کوی تو از هر دیار و خانه گرفت

به آن ستاره زیبای آسمان رخت

که مه ز تابش آن نور جاودانه گرفت

به هاشمی ز عنایت نگر به مکتب عشق

که غیر عشق تو درس دگر فسانه گرفت

ای حجت کردگار

ای حجت کردگار

ای حجت کردگار، مهدی

ای خاتم هشت و چار، مهدی

تنها نه منم اسیر عشقت

عالم به غمت دچار، مهدی

تا کی ز برای دیدنت من

آواره هر دیار، مهدی

مسرورم از اینکه با نگاهت

کردی تو مرا شکار، مهدی

یاد تو بود فروغ جانم

در خلوت شام تار، مهدی

بر چوبه دار عشق باشد

نام تو مرا شعار، مهدی

بیچاره دل شکسته من

دارد ز تو انتظار، مهدی

[صفحه 68]

تا از سر لطف پا گذاری

بر دیده اشکبار، مهدی

با این دل بی قرار زارم

بگذار شبی قرار، مهدی

با بنده رو سیاه عاصی

یک لحظه بیا کنار، مهدی

با ناله زار هاشمی گفت

دستی به دلم گذار، مهدی

نماز عشق

نماز عشق

شبی وصال جمال تو آرزو کردیم

به دل ز حسن و کمال تو گفت و گو کردم

چو روی پاک نبیند مگر که دیده پاک

به اشک دیده از آن دیده شست و شو کردم

به بوی طره مشکین خویش مستم کن

که من به یاد تو صدها شکوفه بو کردم

سر فراق سلامت، وصال اگر نبود

که با فراق تو عمری بود که خو کردم

تو قبله گاه منی در نماز عشق، حبیب

درین نماز، جمال تو جست و جو کردم

برای آن که نمازم قبول خاطر تو

شود به اشک زدم غوطه، پس وضو کردم

شتاب هیچ مکن هاشمی رسد روزی

که نغمه ساز کنی اقتدا به او کردم

لب نوش

لب نوش

شب هجران تو ای دوست سحر خواهد شد

روشن از دیدن تو دیده تر خواهد شد

[صفحه 69]

آرزوی همه منتظران قدمت

با تماشای جمال تو بسر خواهد شد

غم مخور ای دل مسکین که عزیز زهرا

جلوه ای می کند و غم به سفر خواهد شد

گر چه بی دوست بود تلخ تر از زهر حیات

زندگی با لب نوشش چو شکر خواهد شد

سحری جلوه نما تا به مرادم برسم

نخل امید من آخر به ثمر خواهد شد

جگرم سوخته از داغ غم هجرانت

خنک از کوثر وصل تو جگر خواهد شد

هاشمی در سحری گفت دلا غصه مخور

شامل لطف پدر نیز پسر خواهد شد

شمس عالمیان

شمس عالمیان

دلم ز دوری رویت قرار و تاب ندارد

میان ما و رخت جز گنه حجاب ندارد

به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت

مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد

نسیم صبح سلامم به دلبرم برسان

بگو جواب سلامم مگر ثواب ندارد

به آسمان جمالت ستاره نازیباست

که تاب دیدن روی تو آفتاب ندارد

نشسته دیده نازت میان صف زده مژگان

شکوه صف زده مژگان تو شهاب ندارد

تو شمس عالمیانی ز روی پرده بیفکن

که آفتاب به رخسار خود نقاب ندارد

[صفحه 70]

هر آن کسی که به دل عشق روی ماه تو دارد

به شام اول قبرش یقین عذاب ندارد

چو سر ز خاک بر آرد به عرصه گاه قیامت

به زیر سایه لطف دگر عقاب ندارد

محاسبات الهی اگر چه سخت و دقیق است

محب یوسف زهرا غم حساب ندارد

اگر چه آتش دوزخ هزار شعله فروزد

یقین اثر به دل و سینه کباب ندارد

به ناله دل سوزان هاشمی نظری کن

اگر چه تاب نگاهت دل خراب ندارد

گفت و گو

گفت و گو

به امیدی به سوی خانه لطف تو رو کردم

حریمت را به شوق وصل مهدی جست و جو کردم

به فرزند عزیزت از زبان من بگو، مهدی

به هر جا و به هر محفل به یادت گفت و گو کردم

رضای مهدیت باشد رضای تو، رضا جانم

پدر را با پسر بهر وصالش رو به رو کردم

اگر چه گل ندرد در کنار مهدیت بویی

به یاد او کنار مرقدت صد غنچه بو کردم

اگر چه گل ندارد پیش رنگ روی او رنگی

ولی هر گل که دیدم یاد رنگ روی او کردم

الا ای ضامن آهو به مهدی عزیزت گو

من این آلوده دامن را ز رحمت شست و شو کردم

ندارد هاشمی غیر تماشایت تمنایی

بهشت وصل تو در کوی جدت آرزو کردم

[صفحه 71]

نسیم صبح

نسیم صبح

نسیم صبح ز کوی نگار می آید

که با طراوت و بوی بهار می آید

نسیم صبح دهد مژده وصال حبیب

که از پی سحر شام تار می آید

نسیم صبح به آهنگ عشق می گوید

قرار قلب و دل بی قرار می آید

نسیم صبح به نومید عشق می گوید

امید عاشق شب زنده دار می آید

نسیم صبح به شمع خموش می گوید

چو سوختی به کنارت نگار می آید

نسیم صبح به قلب شکسته می گوید

دوا و مرحم قلب فکار می آید

نسیم صبح به منصور عشق می گوید

هوای وصل ز بالای دار می آید

نسیم صبح به صد شور و شوق می گوید

گل شگفته به بالین خار می آید

نسیم صبح به سوز و گداز می گوید

حبیب هاشمی بی قرار می آید

مهدی من

مهدی من

ز سوز عشق خود خاکسترم کن

سپس آواره بحر و برم کن

[صفحه 72]

دلم بیچاره عشق تو گشته

عزیز من، تو بیچاره ترم کن

نمی بیند کسی داغ دلم را

بسوزان، شعله ور پا تا سرم کن

به شمع روی تو پروانه ام من

بیا از سوز عشقت پرپرم کن

به مرغ بسمل در خون تپیده

بزن تیری و بی بال و پرم کن

صدای سوزش دل با تو گوید

مکن خامش مرا، سوزان ترم کن

متاعی نیست جان و سر که گویم

به بازار غمت سوداگرم کن

دو چشمم را دو جیحون کن دوباره

پر از خون سینه پر آذرم کن

جنون عشق سامانی ندارد

چنان مجنون، تو بی پا و سرم کن

دل من، دلبر من، مهدی من

به وصل روی خود عاشق ترم کن

چو شمعی هاشمی سوزان و گریان

نگاهی سوی چشمان ترم کن

یا صاحب الزمان

یا صاحب الزمان

من کیستم فقیر تو یا صاحب الزمان

دلداده حقیر تو یا صاحب الزمان

در راه وصل روی تو از پا فتاده ام

دست مرا بگیر تو یا صاحب الزمان

[صفحه 73]

صید به خون تپیده دام محبتم

افتاده ام به تیر تو یا صاحب الزمان

حیف است پا به خاک گذاری از آنکه هست

عرش خدا سریر تو یا صاحب الزمان

تشبیه می کنند جمال تو را به مه

ای ماه مستنیر، تو یا صاحب الزمان

اندر کمند گیسوی پر پیچ و تاب عشق

من کیستم اسیر تو یا صاحب الزمان

پشت زمان ز یاد فراقت بود کمان

ما هم شدید پیر تو یا صاحب الزمان

با اشک دیده هاشمی دلشکسته گفت

من کیستم فقیر تو یا صاحب الزمان

بهانه دل

بهانه دل

بیا که بی تو دل من بهانه می گیرد

به این نشان که ز کویت نشانه می گیرد

به دل ز هجر جمال تو آتشی دارم

که هر نفس به هوایت زبانه می گیرد

نشسته مرغ دلم روی بام خانه تو

گمان مبر که جز این گوشه لانه می گیرد

شدم گدای در خانه ای که جبرائیل

همیشه اذن ازین آستانه می گیرد

امام عصر، ولی خدا، عزیز رسول

که دل سراغ رخش عاشقانه می گیرد

فدای مادر مظلومه اش که در محشر

سراغ شیفتگان دانه دانه می گیرد

[صفحه 74]

تو انتقام بگیر از عدوی خونخواری

که راه فاطمه با تازیانه می گیرد

بیا و مادر پهلو شکسته ات را بین

ز کوچه با چه دلی راه خانه می گیرد

بیا که ناله جانسوز هاشمی هر شب

به سوز و آه ز کویت نشانه می گیرد

نهانخانه دل

نهانخانه دل

دیده تا بهر تماشای رخش وا کردم

دامن از اشک دو چشمم همه دریا کردم

تا غمش را بنشانم به نهانخانه دل

دیده از بهر تماشای رخش وا کردم

تا که بر دیده کشم خاک عبیر آمیزش

آستان بوسیش از شوق تمنا کردم

دل افروخته از داغ فراقش تا صبح

دیشب از ریختن اشک تسلی کردم

به امیدی که ببینم رخ ماه تو به خواب

من شب خویش به صد شوق مصفا کردم

باب احسان به روی بنده نبندد مولا

بنده ام، روی به خاک در مولا کردم

هاشمی بود و سحرگاهی و سوز آهی

که دعا بهر جگر گوشه زهرا کردم

[صفحه 75]

نوید وصل

نوید وصل

به من ز یار سفر کرده ام خبر نرسید

شب فراق دراز آمد و سحر نرسید

ز هجر یار دلم خون و سینه ام سوزان

چه شد، که این شب هجران دل به سر نرسید

سر شک دیده من صبح و شام می بارد

هنوز لحظه دیدار چشم تر نرسید

ندایی از لب یعقوب روزگار رسید

که کور گشتم و از یوسفم خبر نرسید

به کودکان یتیم و به مادران غمین

نه از پدر خبری، نامه از پسر نرسید

به تلخی غم هجر تو خو گرفتم و حیف

نوید وصل تو شیرین تر از شکر نرسید

بگفت هاشمی بینوا به سوز و نوا

هزار ناله ما را یکی اثر نرسید

دانه خال

دانه خال

اشکم ز غم هجر تو آرام ندارد

چشمم ز تماشای رخت کام ندارد

بر سوز دل سوخته ام گاه نگاهی

ای دوست دلم جز تو دلارام ندارد

مرغ دل وحشی من ای ماه دل آرا

جز دانه خال تو دگر دام ندارد

[صفحه 76]

دیوانه عشق تو به پیغام بسازد

افسوس که این دل ز تو پیغام ندارد

صد دانه فشاندند و دلم رام نگردید

غیر از سر کوی تو دلم بام ندارد

هر شب بپزم در سر، سودای غمت را

افسوس که جز آرزوی خام ندارد

گفتار ز دل خویش سخن خاشمی زار

عبد سیه از خوان تو انعام ندارد

هجر جانگداز

هجر جانگداز

دردی که به دل مراست که درمان نمی شود

شوری به سر مراست که سامان نمی شود

این هجر جانگداز که دل مبتلای اوست

گویی تمام عمر به پایان نمی شود

شام فراق روی امام زمان ما

چون صد هزار شام غریبان نمی شود

جانی که غیر دوست در آن جا گرفته است

در کوی عشق لایق قربان نمی شود

هر کس فدای او بکند زندگی خویش

شاداب گشته است و پشیمان نمی شود

هر دیده ای که در غم جانان گریسته

فردا به نزد فاطمه گریان نمی شود

گفت هاشمی به وصل تو دارم امید و حیف

این مشکلی مراست که آسان نمی شود

[صفحه 77]

دوست

دوست

نسیم صبح، سلامم ببر به محضر دوست

بگوی حال دل خسته ام تو در بر دوست

نسیم صبح، چو بر زلف او گذر کردی

بیار همره خود بوی مشک و عنبر دوست

نسیم صبح، به آهنگ عشق و ناز برو

ببوس از طرف من ز پای تا سر دوست

نسیم صبح، دو چشمم به راه می باشد

که اوفتد به دو چشم سیاه منظر دوست

نسیم صبح، به تیر نگاه او سوگند

هزار کشته فتاده به کوی و معبر دوست

نسیم صبح، نوشتم به اشک دیده بیا

پیام من برسان از وفا به کشور دوست

بگوی هاشمی خسته دل چنین خواهد

که لحظه ای بنشیند مگر برابر دوست

امام منتظران

امام منتظران

دلم ز داغ فراق نگار می سوزد

چو شمع از غم آن گلعذار می سوزد

دل چون لاله من ناله می کند شب و روز

ز سوز ناله من لاله زار می سوزد

قرار عالم هستی به بی قراری من

عنایتی، که دل بی قرار می سوزد

[صفحه 78]

اگر به جرم محبت زنند بردارم

ز سوز سینه من چوب دار می سوزد

اگر که قطره اشکم به آتشی ریزد

ز سوز آتش آن قطره، نار می سوزد

امام منتظران، لحظه ای بیا بنگر

که ز آتش غم تو روزگار می سوزد

نوای ناله نالان هاشمی گوید

دلم ز آتش هجران یار می سوزد

[صفحه 79]

دعای امام عصر

دعای امام عصر

اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه و صدق النیه و عرفان الحرمه و اکرمنا بالهدی و الاستقامه و سدد السنتنا بالصواب و الحکمه و املا قلوبنا بالعلم و المعرفه و طهر بطوننا من الحرام و الشبهه و اکفف ایدینا عن الظلم و السرقه و اغضض ابصارنا عن الفجور و الخیانه و اسدد اسماعنا عن اللغو و الغیبه و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه و علی المتعلمین بالجهد و الرغبه و علی المستمعین بالاتباع و الموعظه و علی مرضی المسلمین بالشفاء و الراحه و علی موتاهم بالرافه و الرحمه و علی مشایخنا بالوقار و السکینه و علی الشباب بالانابه و التوبه و علی النساء بالحیاء و العفه و علی الاغنیاء بالتواضع و السعه و علی الفقراء بالصبر و القناعه و علی الغزاه بالنصر و الغلبه و علی الاسراء بالخلاص و الراحه و علی الامراء بالعدل و الشفقه و علی الرعیه بالانصاف و حسن السیره و بارک للحجاج و الزوار فی الزاد و النفقه و اقض ما اوجبت علیهم من الحج

و العمره بفضلک و رحمتک یا ارحم الراحمین.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109